یکشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۵

تنهایی شاید یه راهه...راهیه تا بینهایت


شنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۵

n,sl nhvi?n,sa nhvl?


نگاه های سرد..


نسوز








سلف می زید


سر خوردن ها و سرخوردگی ها


حالا اون اسب بزرگ آهنی منتظره...


تجسم خلاق هیچ


جمعه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۵

رفتنی



قبری عمودی...


پای برد


وقتی می رویم




با هم و تنها




پارا



اهانت نفرمایید!حتی کراپ نشده..

همسایگی


ee


یه سر و دو گوش میآید...


یه روز صبح پا شی و همه اش آپ شده باشه...



حلبچه


من همونم که یه روز میخواستم دریا بشم....

اهانت از خودتونه عکاس خودم میبوده باشم و عکس ها ادیت نشده اند!